خدايا دلتنگ لحظه هاي ناب با تو بودنم

آن شبها که در دل تاريکي فقط نگاه مهربان تو

روشنايي ظلمت دل سودا زده ام بود

بگذار دوباره سجادهء رياکاري ام را قبل از سپيده دم

بگشايم...
..
دوباره صدايي مرا مي خواند هر بامداد

و مي دانم ندايي از سوي توست

خدايا!

هنوز با تمام اشتياقم خسته ام

خستگي هايم را تو بزدا خدايا!

مي دانم که خوب مي داني لبريز اشتياقم..
.
.خداوندا برگ برگ زندگي ام را که مي نگرم

حضور مهربانانهء تو را مي بينم

در لحظه هايي که حتي غافل بوده ام

خدايا امروز دوباره ترسيدم يعني مي ترسم

از اينکه اگر تو رهايم کرده بودي چه مي شد؟

از اينکه تو رهايم کني چه خواهد شد؟

رهايم نکن خدايا - تنهايم مگذار

مرا به خاطر انسان بودنم ببخش و به خاطر کرامت پروردگاريت

خداوندا با تو بودن هر روز بهار ديگر است و تولدي تازه

اين غبار زمستاني از وقتي بر قلب و زندگيم نشست

که مرا به آرزويي واگذاشتي

و بندم رها ساختي ...

مي دانم هر چه هست از خود خودم است

و نه از وجود بزرگ و مهربان تو ...

خداوندا از امروز ديگر رهايم مگذار

با من بمان مي خواهم هر روز يکبار برويم

و پاکتر از گذشته بر آستان تو سجده گذارم...

اي مهربانترينم تنهايم مگذار

سلام ...ممنون از مطالب مفيدتون..راستش باعرض پوزش اگه سايز نوشته و رنگشونو تغير بديد واسه ديدن خيلي بهتره خدايش مشکل داره.
ببخشيد

سلام خانم خانما.

مرسي كه سر زدي و ممنونم كه پيام گذاشتي.

خيلي خيلي خوشحالم.

اميدوارم تو هم شاد باشي.

بوس بوس

سلام

بي نهايت مفتخرم كرديد كه لطف كرديد و به وبلاگم سر زديد

ممنون از نظر پر مهر و محبتتون ...كاش لايقش باشم

*

چقدر موضوع خوبي رو واسه وبلاگ نويسي انتخاب كرديد... درد امروز بشر نداشتن اين توانايي ها و اگاهي هاست... اميدوارم كه خدا كمكتون كنه

توي اين راه پر خير و بركتي كه قدم گذاشتيد ثابت قدم و موفق باشيد

از مطلبتون خيلي استفاده كردم